در این دنیای بی سامان دلم تنگترین دلتنگ دنیاست..........
در این تاریکی ظلمت چه بی پروا دلم شاد است..........
نمدانم صداقت چیست؟
نمیدانم شقایق چیست؟
نمیدانم وفا را در کدامین شهر باید جست؟
در این یک لحظه اخر...........
نمیدانم که رسم عاشقی در چیست؟
نمیدانم چرا سخت است خاموشی........
نمیدانم چرا روز است خاموشی........
نمیدانم چرا در حسرت یک روز.......
شدم مانند مدهوشی که می میرد ز بی هوشی...............